شکست
تصویری از آشفتگی، در قاب چشمان خودم
ترکیب ناهمگونی از الحاد و ایمان خودم
انگیزه آغاز من، یک اتفاق ساده بود
با سادگی هم می رسم، روزی به پایان خودم
با خط حیرت می کشم، نقشی به پیشانی تو
با دست تهمت می نهم، ننگی به دامان خودم
از ناتوانی های خود، غرق خجالت می شوم
در پیش تو، در پیش او، در پیش وجدان خودم
از چارچوب سادگی، بیرون نرفت اندیشه ام
.محدوده کم وسعت دیوار زندان خودم