مرگ
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد هم رونق زمان شما نیز بگذرد
باد خزان ونکبت ایام ناگهان بر باغ وبوستان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیرخاص وعام برحلق وبردهان شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی چراغها بکشت هم برچراغدان شما نیز بگذرد
ای مفتخربه طالع مسعود خویشتن تاثیر اختران شما نیز بگذرد
این بوم محنت ازپی آن تا کند خراب بردولت آشیان شما نیزبگذرد
ای تو رمه سپرده به چوپان گرگ طبع این گرگی شبان شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز این تیزی سنان شما نیز بگذرد
چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
درمملکت چو غرش شیران گذشت و رفت این عوعو سگان شما نیز بگذرد
آنکس که اسب داشت غبارش فرونشست گرد سم خران شما نیز بگذرد
زین کاروانسرا بسی کاروان گذشت ناچار کاروان شما نیز بگذرد
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید نوبت زناکسان شما نیز بگذرد
برتیر جورتان زتحمل سپر کنیم تا سختی کمان شما نیز بگذرد
پیل فنا که شاه بقا مات حکم اوست هم بر پیادگان شما نیز بگذرد
“سیف فرغانی”