سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مصطفی

جهان پرازخبراست

    نظر

جهان پر از خبر است

در این کرانه که ماییم روز و شب ده بار

خبر:

حوادث خونین و جنگ و شور و شر است

خبر:

تجاووز، بیداد، انفجار، فرار

گلوله باران، زندان، تهاجم و کشتار

سیاه نامه ناسازگاری بشر است

حکایت ستم آدمی به یکدگر است.

 

میان موج خبرهای تلخ وحشتناک،

! که میزند به روانهای پاک تیغ هلاک

به خویش میگویم

خوشا بحال کسی

که در هیاهوی این روزگار کور و کر است!

 

به زیر بارش رخدادهای ناهنجار

همیشه در دلم این باور، این یقین، که زمین

- زمین گم شده در پرده های دود و غبار-

هنوز دوست داشتنی است

هنوز بذر محبت به سینه کاشتنی است.

 

هنوز در دل خاموش دره های غریب

پرنده ای و درختی، گل و گیاهی هست

برای مردم آواره از مصایب جنگ

هنوز در بن تاریک غارها-شاید-

پناهگاهی هست

برای غرق شدن در بهشت بی خبری

هنوز راهی هست!

 

به روستاهایی که در دوردستهای جهان

به روی قله پر برف کوههای بلند

هنوز آب نیالوده ای توانی دید

هوای پاک نیازرده ای توانی یافت

 

هنوز از لبخند

نشانه هایی بر روی کودکان پیداست

 

چو روزگار قدیم

سحرگهان آنجا

خروس میخواند

 

هنوز دهقان در پشت گاو، میراند

هنوز عشق همانگونه گرم در تک و پوست

 

هنوز قصه فرهاد و ناز شیرین است

هنوز صحبت لیلا و عشق مجنون است

رخان دختر دهقان - که نامزد شده است -

ز شرم گلگون است

هنوز ده ز خبرهای تلخ بیخبر است.

 

                                                              فریدون مشیری